کلمه جو
صفحه اصلی

هالو


مترادف هالو : خوش باور، زودباور، ساده دل، ساده لوح، گول خور

فارسی به انگلیسی

bumpkin, clod, clodhopper, gull, gullible, simpleton, soft touch, stupid, unsophisticated, yokel, hallo, dumbbell, rube, muggins, dumb, hullo, nincompoop, dupe, greenhorn

nincompoop, dupe, greenhorn


hullo


bumpkin, clod, clodhopper, gull, gullible, simpleton, soft touch, stupid, unsophisticated, yokel


مترادف و متضاد

hallo! (صوت)
هی، هالو، اهای، اهوی، یاالله، ای، هالو گفتن

halloo! (صوت)
هی، هالو، اهای، اهوی، یاالله، ای، هالو گفتن

hello! (صوت)
هالو، سلام!، الو!

خوش‌باور، زودباور، ساده‌دل، ساده‌لوح، گول‌خور


فرهنگ فارسی

ساده دل، خوش باور
۱-(اسم ) خالو . ۲- لر : (( هیچکس نگفت هالو خرت بچند۳ ) ) ?-(صفت ) ساده دل سلیم . یا هالو پشند. (صفت ) ساده دل بی خبر خوش باور هالو . یاهالوگیر آوردن کسی . (مصدر ) خیال فریب دادن او را در سر پروراندن .

فرهنگ معین

(اِ. ) (عا. ) ساده دل ، خوش باور.

لغت نامه دهخدا

هالو. ( اِ ) در تداول لران ، خالو. و به تحقیر همه لران را در خواندن و آواز کردن هالو خطاب کنند.
- امثال :
هیچکس نگفت هالو خرت بچند. ( یادداشت به خط مؤلف ).
|| ( ص ) ( در تداول عامه ) ساده دل. ( فرهنگ عامیانه ).

فرهنگ عمید

ساده دل، خوش باور.

دانشنامه عمومی

دایی


هالو ممکن است به هر یک از موارد زیر اشاره داشته باشد:
هالو (فیلم ۱۳۳۸)
هالو (فیلم ۱۹۶۵)
هالو (نمایشنامه)
آقای هالو
محمدرضا عالی پیام، متخلص به هالو

هالو (فیلم ۱۳۳۸). هالو فیلمی به کارگردانی و نویسندگی حسین امیرفضلی محصول سال ۱۳۳۸ است.
حسین امیرفضلی در نقش «نوکر خانه»
حمیده خیرآبادی
هوشنگ خلعتبری
مهری قاجار
محمود مقدم
محبوبه کاشانی
جوانی ساده، از شهرستان راهی تهران می شود تا مدارج ترقی را در آنجا طی کند، اما در تهران اسیر جاذبه های شهری شده و سرانجام دستِ خالی به شهرش بازمی گردد. این فیلم بر اساس نمایشی به نام «بچه های سه قلو» که در سال ۱۳۳۳ در یکی از تئاترهای لاله زار تهران اجرا می شد، ساخته شده است.

هالو (فیلم ۱۹۶۵). هالو (فرانسوی: Le Corniaud) یک فیلم فرانسوی، ایتالیایی و اسپانیایی در ژانر کمدی به کارگردانی ژرار اوری با بازیگری لوئی دوفونس و بورویل است که در سال ۱۹۶۵ منتشر شد.
هالو در بانک اطلاعات اینترنتی فیلم ها (IMDb)

هالو (نمایشنامه). هالو نمایشنامه ای است از علی نصیریان.
رند
هالو
فاحشه
پادو
ساززن
ضرب گیر
فالگیر
فروشندهٔ چاقو
داش
جدیدترین نسخهٔ منتشرشدهٔ این نمایشنامه در کتاب تماشاخانه (۱۳۸۳) آمده است.

گویش بختیاری

دایى.


واژه نامه بختیاریکا

برای خطاب دادن مردی که نسبت فامیلی نزدیکی با ایشان نباشد یا کلا غریبه باشد استفاده می شود
دائی

پیشنهاد کاربران

هالو
در فرهنگ زبان پارسی مردم ساده دل ، روشن دل ، شفاف ، درون پاک را هالو خطاب میکنند و در فرهنگ کنونی ما به انسان گول خورنده ضعیف و نادان میگویند هالو ، در صورتی که ان شخص که دیگرى را هالو خطاب میکند خود نفهم و نادان است .

ساده لوح

لری بختیاری میشود دایی
البته در بعضی لحجه های محلی خالو هم میگویند

زبان لکی
هالو =دایی

Hallocination با تلفظ هالوسی نَیشِن و Hallozination با تلفظ هالوسی ناسیون به حالاتی گفته میشود که بر اثر مصرف مواد مخدر و الکل به انسان دست میدهد. بعضی از انسان ها از قبیل شاعران و عارفان هم بدون مصرف چنین موادی به سرمستی و نشئگی طبیعی می رسند و در چنین حالاتی دیوان های شعری را می سرایند. این کلمه را میتوان بصورت زیر به واژه تجزیه نمود: hallo ci zi nation.
ci و zi هردو " سی " وhallo به دو صورت " هالو و هَلو "
وnation هم به لفظ انگلیسی " نَی شِن " و به لفظ آلمانی و فرانسوی " ناسیون " تلفظ میشوند. کلمهhallo با تلفظ به شکل " هَلو " در زبان های اروپایی به معنای سلام می باشد و ناسیون به معنای " ملت " .
لذا معنای اصلی این کلمات عبارت است از : سلام به سی ملت .
منظور اینکه ، کسی که به هر دلیلی به حالت نشئگی برسد، حالش اینقدر خوش و بش است که گویا به سی قوم یا ملت سلام میرساند. همین حالتی که در این لحظه در تجزیه و تحلیل این واژه و الفاظ مختلف آن به این حقیر دست داده است.

ما کردهای کرمانشاهی در همسایگی قوم لُر به دایی هالو نمی گوییم بلکه خالو و مخفف آن خال است. کلمه کلدانیان به احتمال قوی و قریب به یقین در اصل و ریشه بصورت " خال دائیان " بوده است. یعنی نام قومی بوده است که به جای کلمه دائی لفظ خالو استعمال میکرده اند. و واژه کلده در اصل بصورت :" خال دِه " بوده است و به این معنی که آن دهکده به خالو یا دائی تعلق داشته است. طوریکه مطلع هستیم ، پیامبر ابراهیم که اورا پدر قوم یهود و عرب می دانند ، اهل کلده بوده است. این احتمال وجود دارد که اجداد وی از اقوام ایرانی پیش از پارس و ماد بوده باشند. به هر حال hallo یا هالو به معنای سادگی ، میتواند اشاره به این حقیقت داشته باشد که انسان از فرط سادگی قادر خواهد بود که به حالت سرمستی و نشئگی طبیعی برسد. لذا خوشا به حال هالوان و ساده گان که در پیشگاه خداوند متعال از مقام قرب برخوردارند بدون اینکه برای کسب و حصول آن زحمتی کشیده باشند.


کلمات دیگر: