مترادف پادو : پاکار، پیشخدمت، شاگرد، نوچه، نوکر
متضاد پادو : کارفرما
doorman, flunky, legman, office boy, page
پاکار، پیشخدمت، شاگرد، نوچه، نوکر ≠ کارفرما
پادو. (اِ) (فرانسوی ، اِ) روبان و نوار ممزوج از پنبه و ابریشم .
پادو. (اِخ ) بلده ای به ایتالیا، در وِنسی دارای 125000 تن سکنه . این شهر اسقف نشین و صاحب دانشگاه و کاخهای مجلل و کارخانه های ماهوت بافی و مولد تیت لیو مورخ و مانتگنا نقاش مشهور است .
پادو. (اِخ ) موضعی به چهارفرسنگی مشرق و شمال فتح آباد.
پادو. [ دَ / دُو ] (اِ مرکب ، نف مرکب ) پاکار. || خدمتکارگونه و فرمانبر. وردست ِ شاطرِ نانوائی . || در اصطلاح حمّامیان آنکه در سر حمام بمشتریان لنگ و حوله و قطیفه ودیگر لوازم دهد. || شاگرد حجره ٔ تجّار.