کلمه جو
صفحه اصلی

ناامنی


مترادف ناامنی : آشوب، بی ثباتی، بلوا

متضاد ناامنی : امنیت

برابر پارسی : آشوبزدگی، آشفتگی

فارسی به انگلیسی

disorder, insecurity, trouble

insecurity, trouble


فارسی به عربی

عدم الامان ، الإضطراب الإمنی ، إنعدام الأمن

مترادف و متضاد

آشوب، بی‌ثباتی، بلوا ≠ امنیت


incertitude (اسم)
نا معلومی، شک و تردید، عدم تحقق، نا امنی، ناپایداری زندگی

insecurity (اسم)
نا امنی، تزلزل

فرهنگ فارسی

عدم امنیت آشوب :[...شما هستید که حیات و موجودیتتان آغشته فلاکت و بدبختی و ناامنی و بی تکلیفی است .]

لغت نامه دهخدا

ناامنی. [ اَ ] ( حامص مرکب ) عدم امنیت. نبودن ایمنی و آرامش و نظم و ثبات. آشوب و بلوا. || صاحب منتخب اللغه در معنی دغدغه آرد: تردد و تشویش خاطر و ناامنی.

فرهنگ عمید

آشوب و اغتشاش.

پیشنهاد کاربران

نبودامنیت ، اسایش

در پارسی " نا زینهاری " ، " بی ارمندی "

آشوب، بی ثباتی، بلوا، آشوبزدگی، آشفتگی

نبودن امنیت و آسایش

نبود امنیت واسایش

نبود امنیت

نبودن اسایش



کلمات دیگر: