کلمه جو
صفحه اصلی

چاشنی زدن به

فارسی به انگلیسی

flavor

فارسی به عربی

صلصة , نکهة

مترادف و متضاد

garnish (فعل)
ارایش دادن، تزئین کردن، چاشنی زدن به، چاشنی زدن

flavour (فعل)
معطر کردن، مزه دار کردن، خوش مزه کردن، چاشنی زدن به

flavor (فعل)
معطر کردن، مزه دار کردن، خوش مزه کردن، چاشنی زدن به

sauce (فعل)
نم زدن، خوش مزه کردن، چاشنی زدن به


کلمات دیگر: