کلمه جو
صفحه اصلی

کاتالوگ

فارسی به انگلیسی

catalog, catalogue

catalogue


فارسی به عربی

دلیل , ذخیرة فنیة

مترادف و متضاد

catalog (اسم)
کاتالوگ، فهرست، کتاب فهرست، فهرست نامه، فهرست مدون

repertory (اسم)
انبار، مخزن، کاتالوگ، فهرست

catalogue (اسم)
کاتالوگ، کتاب فهرست، فهرست نامه، فهرست مدون

فرهنگ فارسی

فهرست، فهرست اسامی یاصورت قیمت اشیائ

فرهنگ معین

(لُ ) [ فر. ] (اِ. ) ۱ - دفترچه ای که طرز کار دستگاهی را نشان دهد، کارنما. (فره ). ۲ - فهرست ، فهرست راهنمای اشیاء، بروشور، کالانما (فره ).

فرهنگ عمید

۱. فهرست کالاها یا تولیدات یک مؤسسه یا نمایشگاه.
۲. دفترچه ای که در آن طرز کار قسمت های مختلف یک دستگاه توضیح داده می شود.

دانشنامه عمومی

کاتالوگ (catalogue) ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
کاتالوگ ستاره ای
فارماکوپه
برگه دان
کالانما

پیشنهاد کاربران

در پارسی " پهرستار " درنسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.

کار نما

بروشور

کاتالوگ ( Catalogue – Catalog ) :[اصطلاح گرافیک]به معنای فهرست است. از لحاظ ساختار و اجرا دارای مشابهت های بسیار با بروشور است. ولی عمده تفاوت آن با بروشور در این است که کاتالوگ بصورت فهرست آن با بروشور در این است که کاتالوگ بصورت فهرست وار اطلاعات را به مخاطب ارائه کرده و بالطبع دارای اطلاعات محدودتری در رابطه با موضوع خواهد بود، ضمن آن که کاتالوگ بیشتر در ارتباط با کالا تهیه و تولید می شود.

�کالانما�، �کارنما�
پ ن:
catalog دفترچه یا پرونده ای ( file ) است که درآن کالاها یا کارهای یک شرکت نمایش داده می شود یعنی فهرستی از کالا ها.
ریخت درست catalog در فارسی کاتالُگ است نه کاتالوگ.

نهاده نما


کلمات دیگر: