کلمه جو
صفحه اصلی

گاز گیر

فارسی به انگلیسی

snappish, nipper, nipping, snapper, snappy

nipper, nipping, snapper, snappy


مترادف و متضاد

snappy (صفت)
تند، فعال، با روح، سرزنده، شیک، گاز گیر، جرقه دار

hard-bitten (صفت)
سخت گیر، سر سخت، سگ خو، گاز گیر، سخت گاز گرفته شده

snappish (صفت)
کج خلق، خشمگین، گاز گیر، دارای مزه بد

pincher (اسم)
گاز انبر، نیشگون گیر، گازگیر

دانشنامه آزاد فارسی

گازگیر (getter)
(یا: گازخوار) جسمی برای حذف ذرات ریز و مقادیر اندک اجسام دیگر از یک سیستم، با استفاده از ترکیب شیمیایی. مثلاً، فلزی مانند منیزیوم را ممکن است برای حذف بخش های باقی ماندۀ هوا به کار ببرند تا امکان ایجاد و باقی ماندن خلأ ممکن شود. از انواع متفاوت گازگیرها برای حذف ناخالصی از نیمه رساناها نیز بهره می گیرند. به فرآیندی که گازگیر طی آن گازهای باقی مانده در یک فضای تخلیه شده را جذب می کند، گازرُبایی یا گازخواری می گویند. این عمل عموماً هنگام تبخیر گازگیر براثر واکنش شیمیایی بین آن و مادۀ موجود در محل صورت می گیرد. در مرحلۀ بعدی، که به گازگیری تماسی معروف است، فرآیند جذب سطحی صورت می گیرد. بازپس دهی بخشی از گازهای جذب شده از سطح همواره ممکن است و این فرآیند هیچ گاه کامل نیست.


کلمات دیگر: