تند، تیز، گاز انبری، سوز اور، محرق
گاز انبری
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
( صفت ) منسوب به گاز انبر یا حرکت ( محاصر. ) گاز انبر . دوستون نظامی را از یک نقطه بشکل دو تیغ. گاز انبر یا عدد ( ۷ ) برای محاصر. دشمن فرستادن بنحوی که چون نزدیک دشمن رسند بتدریج دو ستون مانند لبه های گاز انبر بیکدیگر نزدیک گردند و دشمن را مغلوب کرده بیکدیگر پیوندند .
فرهنگ عمید
به شکل گاز انبر.
پیشنهاد کاربران
پنس
کلمات دیگر: