ذلیل کردن
فارسی به انگلیسی
to humiliate, to weaken or overthrow
prostrate
فارسی به عربی
اضطهد
مترادف و متضاد
کشتن، زدن، کوبیدن، شکستن، شکست دادن، ذلیل کردن
پریشان کردن، فرو نشاندن، کوفتن، ظلم کردن بر، ستم کردن، ذلیل کردن، ستم کردن بر، تعدی کردن، در مضیقه قرار دادن
پیشنهاد کاربران
کنفت کردن
کلمات دیگر: