های هوی
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
اهتمام
مترادف و متضاد
نزاع، اشوب، سر و صدا، تلاش، هایهوی
فرهنگ فارسی
( های هوی ) زوردزود بشتاب بتعجیل .
هیاهو، صداهای درهم وبرهم، شوروغوغا، شادی، طرب
( های هو ی ) (اسم ) شوروغوغا هیاهو
هیاهو، صداهای درهم وبرهم، شوروغوغا، شادی، طرب
( های هو ی ) (اسم ) شوروغوغا هیاهو
لغت نامه دهخدا
های هوی. ( اِ صوت ) به معنی هایاهوی است که شور و غوغای میزبانی و عروسی باشد. ( برهان ). شور و غوغای اهل طرب. ( ناظم الاطباء ). در ترکی «های هوی » به معنی غوغا و ستیزه است. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). || کلمه تأکید یعنی های های و زود زود و بتعجیل. ( ناظم الاطباء ). به معنی زود زود است که تأکید در شتاب باشد. ( برهان ).
کلمات دیگر: