مترادف گارد : مستحفظ، نگهبان
برابر پارسی : پاس، پاسبان، نگهبان
مستحفظ، نگهبان
گارد. (اِخ ) نام رودخانه ای است در فرانسه در مصب رود رُن به طول 113 هزارگز. یک قنات بزرگ رومی از آن میگذرد. به ترکی غارد. قاموس الاعلام ترکی آرد: نهری است در قسمت جنوبی فرانسه و تابع رودخانه ٔ رونیه . از اتحاد دو نهر غاردون دانه و زوغاردون داله که از جبال سونه سرچشمه میگیرند، متشکل شده پس از جریان و طی مسافت شش هزارگز در میان دو شهرک بوکر و آرامون به نهر نامبرده در فوق میریزد. در8 هزارگزی شمال شهر نیم روی این نهر پل بزرگی از آثار رومیان باستان دیده میشود. (قاموس الاعلام ترکی ).
گارد. (اِخ ) دریاچه ای است در شمال ایتالیا مابین ایالت برِسیا و وِرُن . مساحت آن 300 هزار گز مربع. مَنسیو از این دریاچه نشأت می یابد. دارای منظره های زیبا و دلکش است .
گارد. (اِخ ) بخشی از قسمت لانگدوک شرقی ، حاکم نشین آن نیم و شهرهای عمده ٔ آن آلِس دارای 395300 تن سکنه است .پانزدهمین بخش نظامی است . نیم مرکز اسقف نشین است .
گارد. (فرانسوی ، اِ) مواظب . مراقب . نگهبان : گارد ملی ، گارد شاهی ، گارد مجلس ، گارد جمهوری ، گارد نجبا. || دسته های منتخب سربازان محافظ شاه یا رئیس مملکت .
هنگ؛ نگهبان، محافظ.