مترادف وابستگی : ارتباط، انس، بستگی، پیوستگی، تعلق، تعلق خاطر، رابطه، علاقه، علقه
وابستگی
مترادف وابستگی : ارتباط، انس، بستگی، پیوستگی، تعلق، تعلق خاطر، رابطه، علاقه، علقه
فارسی به انگلیسی
affiliation, affinity, application, attachment, contingency, correlation, dependence, immediacy, pertinence, relation, relationship, relevance, relevancy, vassalage
relationship, connection
فارسی به عربی
ارتباط , انتساب , تماسک , صلة , علاقة , قریب
مترادف و متضاد
نزدیکی، پیوستگی، وابستگی، قوم و خویش سببی
اتصال، پیوستگی، وابستگی، نسبت، بستگی، رابطه، رشته، ارتباط، مخابره، ربط، پیوند، مناسبت، خویش، مقارنت
ضمیمه، الصاق، علاقه، وابستگی، حکم، دلبستگی، تعلق، دنبال
اتحاد، پیوستگی، وابستگی، تجمع، امیزش، انجمن، مشارکت، شرکت، تداعی معانی، ائتلاف
تبعیت، وابستگی، بستگی، توکل، عدم استقلال
تبعیت، وابستگی، تعلق، بستگی، موکول، کشور غیر مستقل
چسبیدگی، وابستگی، ارتباط
چسبیدگی، وابستگی، ارتباط
پیوستگی، وابستگی
وابستگی، اتکاء متقابل
تبعیت، وابستگی، بیعت، تیول، رعیتی، بندگی
شایستگی، وابستگی، اقتضاء، دخل
شایستگی، وابستگی، اقتضاء، دخل
شرح، علاقه، وابستگی، طرز برخورد، نسبت، رابطه، نقل قول، ارتباط، مناسبت، خویش، خویشاوند، کارها
وابستگی، نسبت، میانه، خویشاوندی، ارتباط، مناسبت، مراوده، قرابت، خویشی
مجاورت، نزدیکی، برخورد، وابستگی، تماس، ربط
وابستگی، خویش، عشیره، خویشاوند، خویش و قوم
اتصال، پیوستگی، وابستگی، نسبت، رابطه، ارتباط، ربط، خویش
وابستگی، اتکاء متقابل
شرح، وابستگی، ارتباط، کارها، رابطه ای، وابسته به نسبت یا خویشی
ارتباط، انس، بستگی، پیوستگی، تعلق، تعلقخاطر، رابطه، علاقه، علقه
فرهنگ فارسی
حالت و چگونگی وابسته . الفت
۱ - ارتباط تعلق . ۲ - علاقه .
۱ - ارتباط تعلق . ۲ - علاقه .
فرهنگ معین
(بَ تِ ) (حامص . ) علاقه ، پیوستگی .
لغت نامه دهخدا
وابستگی. [ ب َ ت َ / ت ِ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی وابسته. الفت.
- وابستگی بفلان امر داشتن ؛ علقه. علاقه بدان داشتن.
|| نسبت. انتساب.
- وابستگی بفلان امر داشتن ؛ علقه. علاقه بدان داشتن.
|| نسبت. انتساب.
فرهنگ عمید
علاقه، ارتباط، پیوستگی.
دانشنامه عمومی
وابستگی در معنا ها و ترکیب های زیر به کار رفته است:
نظریه وابستگی در اقتصاد جهانی و رشد اقتصادی کشورها بحث می کند.
وابستگی نام دیگری برای اعتیاد به مواد مخدر است.
دستور وابستگی از نظریه های زبان شناسی است.
وابستگی از ویژگی های اجزای نرم افزار رایانه است.
نظریه وابستگی در اقتصاد جهانی و رشد اقتصادی کشورها بحث می کند.
وابستگی نام دیگری برای اعتیاد به مواد مخدر است.
دستور وابستگی از نظریه های زبان شناسی است.
وابستگی از ویژگی های اجزای نرم افزار رایانه است.
wiki: وابستگی
پیشنهاد کاربران
انتما
وابستگی CLIENTSHIP :[اصطلاح جامعه شناسی] یک نظام حمایتی، که در آن خدمات در دسترس افراد معینی است که در موقعیتهای دارای نفوذ با قدرت قرار دارند. این "حامیان" دیگران را به وسیله ی پاداشهایی که در اختیار آنهاست به خود وابسته می سازند.
منبع https://rasekhoon. net
منبع https://rasekhoon. net
وابستگی ( Affiliation ) : [اصطلاح مقاله نویسی] در مقالات علمی معمولاً بلافاصله پس از نام نویسندگان مقاله درج می شود و وابستگی آکادمیک یا سازمانی هر یک از نویسندگان را نشان می دهد. به بیان ساده، محل کار محققان را مشخص می کند.
ارتباط، انس، بستگی، پیوستگی، تعلق، تعلق خاطر، رابطه، علاقه، علقه، انتما
یعنی نیاز داشتن به چیزی یا کسی ، کسی که نمی تواند بدون کمک دیگران کاری انجام دهن"متضاد:استقلال"
یعنی به کسی علاقه داشتن
کلمات دیگر: