عدم النضج
نابالغی
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
خردی، عدم بلوغ، نابالغی
فرهنگ فارسی
۱ - عدم بلوغ صغر مقابل بلوغ . ۲ - ساده لوحی بی تمیزی .
لغت نامه دهخدا
نابالغی. [ ل ِ ] ( حامص مرکب ) صفت نابالغ. نابالغ بودن. نارسیدگی. صغر. || نادانی. بی تمیزی.
کلمات دیگر: