برابر پارسی : دوزیست
ذوحیاتین
برابر پارسی : دوزیست
فارسی به عربی
برمائی
مترادف و متضاد
دوزیستیان، ذوحیاتین
ذوحیاتین، دوزیست، خاکی و ابی، دوجنسه
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- جانوری که هم در آب بتواند زندگی کند و هم در خاک فردی ازشاخه ذوحیاتین ها دوزیست . ۲- در تدوال (( ذوحیاتین ) ) بکار میرود .
حیوان که گاه در آب و گاه در خشکی زید.
حیوان که گاه در آب و گاه در خشکی زید.
فرهنگ معین
(حَ تَ ) [ ع . ] (اِ. ص . ) صاحب دو زندگانی ، دوزیستان . در اصطلاح جانور - ش ناسی جانورانی که ابتدا در آب زندگی می کنند و هنگامی که نموشان کامل شد از آب خارج می شوند و در خشکی ادامه حیات می دهند، مانند: غورباقه .
لغت نامه دهخدا
ذوحیاتین. [ ح َ ت َ ] ( ع ص مرکب ، اِ مرکب ) حیوان که گاه در آب و گاه در خشکی زید. چون غوک و بعض مارهای آبی و غیره. دوزیست .
فرهنگ عمید
که ابتدا در آب زندگی می کنند و هنگامی که نموشان کامل شد از آب خارج میشوند و در خشکی هم حرکت می کنند، مانند قورباغه، دوزیستان.
کلمات دیگر: