کلمه جو
صفحه اصلی

تابستانی


مترادف تابستانی : تابستانه ، صیفی

متضاد تابستانی : زمستانی، شتوی

فارسی به انگلیسی

belonging to summer, estival


summer, summery


summer, summery, belonging to summer, estival

فارسی به عربی

صیف

مترادف و متضاد

تابستانه ≠ زمستانی


۱. تابستانه ≠ زمستانی
۲. صیفی ≠ شتوی


summer (صفت)
تابستانی

summery (صفت)
تابستان، تابستانی، شبیه تابستان

فرهنگ فارسی

ویژگی آن دسته از پدیده‌های مربوط به نمو که در فصل تابستان اتفاق می‌افتد


( صفت ) منسوب به تابستان صیفی لباس تابستانی خان. تابستانی .

لغت نامه دهخدا

تابستانی. [ ب ِ / ب َ ] ( ص نسبی ) منسوب به تابستان ، صیفی. آنچه که مخصوص این فصل باشد: خانه تابستانی. لباس تابستانی. ازض ٌ مصیفه ؛ زمین تابستانی. ( منتهی الارب ). مکان ٌ مصیف ؛ جای تابستانی. ( منتهی الارب ). مکان ٌ مصیوف ؛ جای تابستانی. ( منتهی الارب ).

فرهنگستان زبان و ادب

{aestival / estival} [زیست شناسی] ویژگی آن دسته از پدیده های مربوط به نمو که در فصل تابستان اتفاق می افتد


کلمات دیگر: