کلمه جو
صفحه اصلی

قابل اتساع


برابر پارسی : گستردنی، گسترش پذیر

مترادف و متضاد

dilatable (صفت)
اتساع پذیر، قابل اتساع

tractile (صفت)
نرم، قابل اتساع، قابل کشش، لوله شو، کشیده شدنی، دراز شدنی

فرهنگ فارسی

گسترش پذیر هر چه که بتوان آنرا وسعت داد .

لغت نامه دهخدا

قابل اتساع. [ ب ِ ل ِ اِت ْ ت ِ ] ( ص مرکب ) گسترش پذیر. هر چه که بتوان آن را وسعت داد.


کلمات دیگر: