مترادف غامض : بغرنج، پیچیده، حاد، دشخوار، دشوار، سخت، شاق، صعب، مشکل، معقد، مغلق
متضاد غامض : ساده، سهل
برابر پارسی : پیچیده، دشوار، سخت
abstruse, obscure
abstruse, esoteric, indefinable, involved, metaphysical
مبهم , محرمانه , اسرار اميز , مرموز , تيره , تار , محو , نامفهوم , گمنام , تيره کردن , تاريک کردن , مبهم کردن , گمنام کردن , از نظر پنهان کردن , مخفي کردن , پوشيده , نهاني , سري , رمزي , مکتوم , مستتر کردن , مات , غير شفاف , کدر , شيشه يا رنگ مات
بغرنج، پیچیده، حاد، دشخوار، دشوار، سخت، شاق، صعب، مشکل، معقد، مغلق ≠ ساده، سهل