جاذب در ریاضیاتِ سامانه های پویا به صورت مجموعه ای از مقادیر عددی تعریف می شود که سامانه به ازای گستره وسیعی از مقادیر اولیه، به سوی آن مقادیر تحول می یابد. هنگامی که مقادیر عددی سامانه به قدر کافی به مقدار مجموعه جاذب نزدیک می شود، حتی اگر اندکی اختلال به وجود آید، سامانه همان طور نزدیک جاذب باقی می ماند.
جاذب نقطه ای: که در حقیقت همان نقاط تعادل سامانه در حالت ماندگار هستند.
سیکل های حدی: که به صورت یک منحنی بسته هستند و رفتار سامانه در فضای فاز به این منحنی محدود می شود. این مدارهای بسته مربوط به جواب های تابع متناوب هستند.
جاذب سطحی مارپیچی: در این حالت بردار حالت سامانه در فضای حالت در طول زمان به صورت مارپیچی حرکت می کند ولی این حرکات به روی یک سطح بسته دونات مانند محدود است. پیچیدگی رفتار سامانه در این حالت در مقایسه با جاذب های نقطه ای و سیکل های حدی بسیار بیشتر است اما همچنان قابل پیش بینی و مشخص است.
جاذب شگفت: در این حالت رفتار سامانه به ناحیه ای از فضای فاز محدود می شود ولی رفتار بسیار پیچیده و غیرقابل پیش بینی است. جاذب شگفت خاصیت خود شباهتی و ساختار فراکتالی دارد و دارای بعد غیر صحیح می باشد.
توضیحِ جاذب های سامانه های آشوبناک پویا، یکی از موفقیت های نظریه آشوب بوده است.
فرض کنیم در فضای فاز یک سامانه، شرایط اولیه سامانه بطور نمونه در ناحیه B قرار دارد. حال اگر متغیرِ تحول سامانه در ناحیه ای مانند A قرار بگیرد، طبعاً A زیر مجموعه ناحیه B است. هرگاه مجموعه A مجانب مجموعه B باشد آنگاه A جاذبِ B خواهد بود. به دیگر سخن، جاذب، مجموعه جواب های معادلات دینامیکی سامانه است هنگامی که سامانه برای مدتی طولانی کار کند.
در سامانه های دارای ابعاد محدود، متغیر تحول می تواند به لحاظ جبری با یک بردار n بعدی نشان داده شود. جاذب، ناحیه ای در فضای n بعدی است. در سامانه های فیزیکی، n بعدی می تواند برای نمونه، دو یا سه موقعیت مختصاتی برای یک یا چند کمیت فیزیکی و در علم اقتصاد می تواند متغیرهایی مانند تورم و بیکاری باشد.