ظاهر کردن
فارسی به انگلیسی
to cause to appear, to develop(as a film)
reveal, show
مترادف و متضاد
اشکار کردن، معلوم کردن، فاش کردن، ظاهر ساختن، ظاهر کردن
فرهنگ فارسی
( مصدر ) آشکار کردن نمایان ساختن .
پیشنهاد کاربران
پدید آوردن
به منصه ٔ ظهور رسانیدن
کلمات دیگر: