کودکش
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
کودکش، کناس
فرهنگ فارسی
( صفت ) کناس .
لغت نامه دهخدا
کودکش. [ کو ک َ / ک ِ ] ( نف مرکب ) کناس را گویند. ( آنندراج ). کودکشنده. کناس. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کوت کش شود. || جاروب کش کوچه و برزن. ( ناظم الاطباء ).
کلمات دیگر: