کلمه جو
صفحه اصلی

کوتاه مدت

فارسی به انگلیسی

short-lived, short-range, short-run, short-term

مترادف و متضاد

short range (اسم)
کوتاه مدت

short-term (صفت)
کوتاه مدت

short-lived (صفت)
بی دوام، چند روزه، کم عمر، کوتاه مدت

پیشنهاد کاربران

چندگاهه

نه دیر و دراز ؛ کوتاه. اندک مدت :
مخالف تو اگر شمع گیتی افروز است
چو شمع یک شبه عمرش بودنه دیر و دراز.
سوزنی.


کلمات دیگر: