کلمه جو
صفحه اصلی

بیرون زهیدن

فرهنگ فارسی

به خارج تراویدن ٠ تراوش کردن بخارج ٠

لغت نامه دهخدا

بیرون زهیدن. [ زِ دَ ] ( مص مرکب ) به خارج تراویدن. تراوش کردن بخارج. پس دادن. رجوع به زهیدن شود.


کلمات دیگر: