کلمه جو
صفحه اصلی

بیرون تاختن

فرهنگ فارسی

خارج شدن از شهر یا قلعه بقصد حمله ٠ برون تاختن ٠

لغت نامه دهخدا

بیرون تاختن. [ ت َ ] ( مص مرکب ) خارج شدن از شهر یا قلعه بقصد حمله. برون تاختن. رجوع به برون تاختن شود.


کلمات دیگر: