کلمه جو
صفحه اصلی

پوریای ولی

فرهنگ فارسی

پهلوان محمود خوارزمی ملقب به پوریای ولی و نیز ملقب به قتالی ( و. خیوه ۷۲۲ ه. ق ) اصل او از گنجه است . وی عارفی شجاع و پهلوان بود . مثنویی بنام کنزالحقائق بنظم در آورده است .داستانهایی از مردانگیهایاو در افواه شایع است.

لغت نامه دهخدا

پوریای ولی. [ رِ ی ِ وَ ] ( اِخ ) پهلوان محمود خوارزمی ملقب به پوریای ولی و نیز ملقب به قتالی. اصل او از مردم گنجه است. شجاعی عارف بود. او را مثنویی است بنام کنزالحقائق. وی بسال 722 هَ. ق. در خیوق درگذشته است. رجوع به تذکره صبح گلشن و قاموس الاعلام ترکی و ریحانة الادب و مجالس العشاق شود. از اوست :
آنیم که پیل [چرخ ] برنتابد لت ما
بر چرخ زنند نوبت شوکت ما
گر در صف ما مورچه ای گیرد جای
آن مورچه شیر گردد از دولت ما.
و نیز او راست :
بهشت و دوزخت با تست در پوست
چرا بیرون ز خود میجوئی ای دوست.
و هم از اوست :
افتادگی آموز اگر طالب فیضی
هرگز نخورد آب زمینی که بلنداست.
درباره پوریای ولی افسانه هایی در میان پهلوانان و زورخانه کاران رایج است.

دانشنامه عمومی

پوریای ولی (نام های دیگر: محمود خوارزمی، پریار) پهلوان، و شاعر ایرانی است که در ورزش های زورخانه ای پیشینه زیادی داشته است.
مثنوی کنز الحقایق با آنکه در پاره ای فهرست های کتب خطی، این مثنوی به عطار نیشابوری نسبت داده شده، و نیز نسخه ای از آن به نام شیخ محمود شبستری به چاپ رسیده است؛ اما با توجه به ذکر سال ۷۰۹ ه‍.ق که در طی مثنوی آمده، و قید نام محمود در بعضی ابیات، و نیز با توجه به اینکه از قدیم ترین تذکره هایی که نام پهلوان محمود در آن ها آمده تا تذکره های مربوط به سده های ۱۲ و ۱۳ ق. همه به اتفاق مثنوی کنز الحقایق را به او نسبت داده اند، می توان این مثنوی را از او دانست. این مثنوی در پنج مقاله و ۱۳۲۰ بیت سروده شده؛ که نخست موضوعاتی چون معانی اسلام و ایمان، شهادت، طهارت، جهاد نفس، زکات، روزه، عشق و معنای نام حضرت مهدی (ع) و صفات آن حضرت آمده و پس از آن مطالب عرفانی در ضمن حکایاتی چند بیان شده است.
نام پوریای ولی آن چنان که دانسته شده، پهلوان محمود خوارزمی متخلص به قجالی است.
نویسندگان دربارهٔ زادگاه او نیز اختلاف کرده اند. برخی او را از مردم گرگانج (از شهرهای خوارزم)، برخی از مردم گنجه و برخی دیگر، بر اساس طوماری قدیمی به جا مانده از دوره صفوی، او را از مردم خوی، سلماس دانسته اند.
پوریای ولی در جوانی کشتی می گرفت و پیشه پوتین دوزی و کلاه دوزی داشت. در همان زمان جوانی، به شهرهای گوناگون آسیای میانه، ایران وهندوستان سفر کرد و همه جا کشتی گرفت و به پهلوانی نام یافت. دربارهٔ دگرگونی روحی پوریای ولی روایت های فراوان آورده اند. به طور کلی پوریای ولی یک اسطوره نامی است.

دانشنامه آزاد فارسی

پوریای وَلی ( ـ خیوه ۷۲۲ق)
(لقبِ محمود خوارزمی متخلص به قِتالی) پهلوان، عارف و شاعر ایرانی. لقبش را پوریای ولی و پَریار ولی نیز ضبط کرده اند. تاریخ تولد و شرح احوالش روشن نیست؛ برخی او را از اهالی اورگنج در خوارزم یا از مردم گنجه و حتی خوی و سلماس دانسته اند. گویند پوستین دوزی و کلاه دوزی پیشه اش بود. از جوانی کُشتی می گرفت و از همان هنگام به شهرهای مختلف آسیای میانه، ایران، و هندوستان سفر کرد و با پیروزی بر رقیبانش در این شهرها پهلوانی بلندآوازه شد. از پهلوانی های او حکایت هایی بسیار و گاه افسانه ای نقل شده است. مشهورترین حکایت در این زمینه آوردن پهلوانی هندی به خوارزم برای مسابقه با او و یا به روایتی دیگر دعوت یکی از پادشاهان هندوستان از پوریای ولی برای کشتی با یکی از پهلوانان آن سرزمین است. گویند پوریای ولی پیش از مسابقه مادر پهلوان هندی را دید که زاری کنان از خداوند پیروزی فرزندش را می طلبد. او نیز با شکست از آن پهلوان آرزوی مادرش را برآورده کرد. پوریای ولی در میان ورزشکاران ایرانی الگوی جوانمردی، فداکاری، راستگویی، احترام به پیش کسوت و مردم دوستی است. در زورخانه و در میان باستانی کاران جایگاه او چنان بلند است که به هنگام کاری دشوار، مانند گرفتن سنگ نامش را بر زبان می آورند. بوسیدن خاک گود کشتی نیز اشاره به قدم بوسی اوست. شعر نیز می گفت و مضامین عرفانی درون مایۀ سروده هایش بود. در برخی منابع نیز اشاره شده که از مَلامَتیان بوده است. مثنوی کنزالحقایق منسوب به اوست. مجموعۀ رباعیاتش که نسخه ای خطی از آن در مؤسسۀ خاورشناسی فرهنگستان علوم ازبکستان نگهداری می شود در ۱۹۶۲/۱۳۴۱ش در تاشکند به چاپ رسیده است.

نقل قول ها


• «گر مرد رهی ، به ره نظر باید داشت / خود را نگه از هزار چه باید داشت• «افتادگی آموز اگر طالب فیضی// هرگز نخورد آب، زمینی که بلند است»

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] پوریای ولی، لقب پهلوان محمود خوارزمی متخلص به قتالی، پهلوان و عارف و شاعر قرن هفتم و هشتم است.
وی در ورزش باستانی و زورخانه ای ایران از جایگاه مهمی برخوردار است.

لقب پوریای ولی
در ضبط لقبش اختلاف وجود دارد.

← پوربای ولی
تاریخ ولادت و شرح حال او روشن نیست.

محل رشد و نمو پوریای ولی
...

پیشنهاد کاربران

پوریای ولی ، لقب پهلوان محمود خوارزمی متخلص به قتالی ، پهلوان و عارف و شاعر قرن هفتم و هشتم . وی در ورزش باستانی و زورخانه ای ایران از جایگاه مهمی برخوردار است در ضبط لقبش اختلاف وجود دارد . . .

برخی آن را پوربای ولی ضبط کرده اند و ازینرو احتمال می رود «بای » که در ترکی به معنای بزرگ است ، لقب او و «ولی » نام پدرش یا اشاره به مقام پیشوایی و قطبیت خود او باشد. احتمال دیگر این است که «ولی » نام و «بای » ( بیک ) لقب پدر پهلوان محمود باشد و به همین سبب او را پورِ بای ولی خوانده باشند لقب وی را «بوکیار» و «پکیار» نیز ضبط کرده اند که معنایی برای آن ذکر نشده است. مؤلف مجالس العشاق ، که نزدیکترین تذکره به زمان اوست ، لقبش را «پریار» دانسته است که احتمالاً حرف «ر» در پریار بر اثر کثرت استعمال حذف شده است . بعید به نظر نمی رسد که این نام از مصطلحات زمان بوده و شاید مرکب از «پری » و «یار» باشد، و به کسانی اطلاق می شده است که کاری خارق العاده انجام داده باشند.
تاریخ ولادت و شرح حال او روشن نیست . برخی او را اهل اورگنج از شهرهای خوارزم یا از مردم گنجه ، یا بر اساس طوماری قدیمی متعلق به دورة صفوی ، از اهالی سلماس و خوی ذکر کرده اند . گفته شده است که در جوانی کشتی می گرفت و به کار پوستین دوزی و کلاه دوزی اشتغال داشت . در همان ایام به شهرهای مختلف آسیای میانه ، ایران و هندوستان سفر کرد و در همة آن شهرها به پهلوانی نامبردار شد . دربارة تغییر احوال و توجه و التفات پوریای ولی به عرفان روایتهای گوناگونی وجود دارد. به روایتی ، پهلوانی هندی برای کشتی گرفتن با وی به خوارزم آمد و به روایتی دیگر، یکی از پادشاهان هندوستان او را برای کشتی با پهلوانی هندی دعوت کرد . پوریا مادر آن پهلوان را در حال استغاثه و زاری دید که از خدا پیروزی فرزندش را طلب می کرد. پوریا برای شاد کردن دل او تصمیم گرفت تا در آن کشتی پشت خود را به دست پهلوان هندی به زمین رساند. گویند که در پایان این کشتی حال کشفی به او دست داد و لقب «پریار» نیز در همین ماجرا به او داده شد .

بر حسب برخی منابع ، وی دارای گرایشهای ملامتی بود و حتی گاه به خرابات می رفت و با خراباتیان سخنان تایبانه می گفت . جامی نیز وی را از معاشران و یاران محمد خلوتی بر شمرده است .

وفات وی را همة منابع 722 و در خیوَق ( خیوه ) ذکر کرده اند. مزارش در ترکمنستان بر جای است و مردم آن ناحیه به علت اعتقاد به شخصیت معنوی وی پس از مراسم ازدواج جهت تبرک به آرامگاهش می روند.

افسانه های بسیاری دربارة او نقل شده است . در همة این افسانه ها و داستانهای عامیانه ، دربارة شجاعت ، تسلط او به فنون کشتی و تواناییهای روحی و جسمی وی سخن رفته است . پوریای ولی در میان ورزشکاران ایران اسوة جوانمردی و از خودگذشتگی است و در زورخانه ها هنگام انجام دادن کارهای دشوار، مانند سنگ گرفتن ، نام او را بر زبان می آورند. در ابتدای هر کشتی نیز اشعاری خوانده می شود که منسوب به اوست . همچنین بوسیدن خاک گود کشتی اشاره ای به قدم بوسی پوریای ولی است .

در یک طومار قدیمی دوازده اصل ، به عنوان اصلهای اساسی پهلوانی و جوانمردی ، آمده که از آنها به عنوان اصول پوریای ولی یاد شده است . از جملة این اصول احترام به پیش کسوت ( کهنه سوار ) ، دروغ نگفتن ، دشنام ندادن ، ترک نماز نکردن و محبت به مردم است . در زمینة فنون کشتی نیز 360 فن را به او نسبت داده اند .
این آثار را به پوریای ولی نسبت داده اند: مثنوی کنزالحقایق در بحر هَزَج که در فهرست برخی کتابخانه ها به اشتباه آن را از عطارِ نیشابوری یا شیخ محمود شبستری دانسته اند . این کتاب مشتمل بر پنج مقاله و 1300 بیت است که در آخر کتاب آن را به عطار نسبت داده اند، اما به نام «محمود» در اشعار تصریح شده است . در ابتدای کتاب پس از حمد و درود بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله وسلّم ، خلفای چهارگانه مدح شده اند. کتاب دارای مطالبی عرفانی و اخلاقی دربارة ایمان ، شهادت ، طهارت ، نماز، روزه ، زکات ، حج ، جهاد با نفس ، عشق ، مراد از مهدی موعود و صفات آن حضرت ، میزان و قیامت است که در ضمن حکایاتی آمده است . کنزالحقایق در 1352 در تهران به چاپ رسیده است .
مجموعة رباعیات پوریای ولی که نسخة خطی آن در مؤسسة خاورشناسی فرهنگستان علوم ازبکستان موجود است ، در 1341 ش / 1962 در تاشکند به چاپ رسیده است . تعداد واقعی رباعیات او روشن نیست . وی در این رباعیات مردم را به پاک نهادی ، عدل و انصاف ، وفاداری ، شادی ، طلب دانش و سربلندی فرا می خواند و گاه اوضاع زمانه و مردم ریاکار و جاهل و اسیر خرافات را مذمت می کند .

منابع : محمدمحسن آقابزرگ طهرانی ، الذریعة الی تصانیف الشیعة ، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی ، بیروت 1403/1983؛ محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه ، تاریخ منتظم ناصری ، چاپ محمد اسماعیل رضوانی ، تهران 1363ـ1367 ش ؛ نورالدین جعفر بدخشی ، خلاصة المناقب : در مناقب میرسیّدعلی همدانی ، چاپ سیّده اشرف ظفر، اسلام آباد 1374 ش ؛ عطاءالله بهمنش ، «پوریای ولی : مظهر جوانمردی و صفا»، کاوه ، سال 12، ش 5 و 6 ( بهمن 1353 ) ؛ حسین پرتو بیضایی ، تاریخ ورزش باستانی ایران ، زورخانه ، ] تهران [ 1337 ش ؛ پهلوان محمود پوریای ولی ، کنزالحقایق ، چاپ سنگی تهران 1352؛

عبدالرحمان بن احمد جامی ، نفحات الانس ، چاپ محمود عابدی ، تهران 1370 ش ؛ علی ابراهیم خلیل ، تذکرة صحف ابراهیم ، نسخة عکسی موجود در کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران ، ش 2976؛ عبدالحسین زرین کوب ، جستجو در تصوف ایران ، تهران 1357 ش ؛ مهدی عباسی ، تاریخ کشتی ایران ، تهران 1374 ش ؛ «قتالی : پهلوان محمودبن پوریای ولی قدس سره »، ارمغان ، سال 10، ش 1 ( فروردین 1308 ) ؛ محمد قزوینی ، یادداشتهای قزوینی ، چاپ ایرج افشار، تهران 1363 ش ؛ محمد قدرت الله گوپاموی ، کتاب تذکرة نتائج الافکار ، بمبئی 1336 ش ؛ محمدجعفر محجوب ، خاکستر هستی : . . .


کلمات دیگر: