کلمه جو
صفحه اصلی

حسگر دکلی

فرهنگ فارسی

سامانۀ چشمی یکپارچه و دقیق و چندحسگره‌ای که برای دیدبانی به کار می‌رود و در ساخت آن از حسگرهای حرارتی و صوتی و مبدل پویشِ (scan) رقمی و علامت‌گذار مجهز به مسافت‌یاب لیزری استفاده شده است


فرهنگستان زبان و ادب

{mast-mounted sensor, MMS} [علوم نظامی] سامانۀ چشمی یکپارچه و دقیق و چندحسگره ای که برای دیدبانی به کار می رود و در ساخت آن از حسگرهای حرارتی و صوتی و مبدل پویشِ (scan ) رقمی و علامت گذار مجهز به مسافت یاب لیزری استفاده شده است


کلمات دیگر: