برابر پارسی : نوشته ها
نوشتجات
برابر پارسی : نوشته ها
فارسی به انگلیسی
writings
literature
فارسی به عربی
ادب , عمل
مترادف و متضاد
فعل، کار، عملیات، چیز، وظیفه، سعی، ساخت، استحکامات، زحمت، شغل، زیست، کارخانه، نوشتجات، موثر واقع شدن، اثار ادبی یا هنری
نویسندگی، خط، نوشته، دست خط، نوشتجات، خامه رانی
ادبیات، نوشتجات، ادب و هنر، مواد چاپی
فرهنگ فارسی
( اسم ) چمع نوشته : (( تحریرات و نوشتجات راجع. بسفارت دولت روس ... ) )
فرهنگ فارسی ساره
نوشته ها
پیشنهاد کاربران
منشآت
کلمات دیگر: