مترادف مخادعه : مخادعت، خدعه گری، فریبکاری، خدعه کردن، فریب دادن، مکر ورزیدن
مخادعه
مترادف مخادعه : مخادعت، خدعه گری، فریبکاری، خدعه کردن، فریب دادن، مکر ورزیدن
مترادف و متضاد
۱. مخادعت، خدعهگری، فریبکاری
۲. خدعه کردن، فریبدادن، مکر ورزیدن
فرهنگ فارسی
یکدیگررافریب دادن
۱ - ( مصدر ) یکدیگر را فریب دادن حیله کردن . ۲ - ظاهر کردن خلاف آنچه را که در دل دارند . ۳ - ( اسم ) فریب حیله نیرنگ جمع : مخادعات .
۱ - ( مصدر ) یکدیگر را فریب دادن حیله کردن . ۲ - ظاهر کردن خلاف آنچه را که در دل دارند . ۳ - ( اسم ) فریب حیله نیرنگ جمع : مخادعات .
فرهنگ معین
(مُ دِ عَ ) [ ع . مخادعة ] (مص م . ) یکدیگر را فریب دادن .
لغت نامه دهخدا
مخادعة. [ م ُ دَ ع َ] (ع مص ) با کسی فریب آوردن . (زوزنی ). خِداع . با کسی فریب کردن و در آیه ٔ کریمه به معنی ظاهر کردن خلاف ما فی القلب است بدان جهت که منافقان کفر پنهان داشتند و ایمان آشکارا کردند... (منتهی الارب ) (آنندراج ). یکدیگر را فریفتن . (ترجمان القرآن ). فریب دادن کسی را. قوله تعالی : یخادعون اﷲ و الذین آمنوا ؛ یعنی پنهان می کنند کفر را و ظاهر می کنند ایمان را و آشکار می کنند چیزی را که در دلشان نیست . (ناظم الاطباء). و رجوع به خداع شود. || گذشتن . (منتهی الارب ). گذاشتن و ترک کردن کسی را. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به خداع شود.
پیشنهاد کاربران
( با کسی ) نیرنگ کردن
کلمات دیگر: