(نُ ) ۱ - (ص فا. ) آن که چیزی را تجدید و تعمیر کند. ۲ - (ص مف . ) نوساخته ، تازه ساز.
لغت نامه دهخدا
نوساز. [ ن َ / نُو ] ( ن مف مرکب ) نوساخت. جدیدالبناء. || ( نف مرکب ) نوسازنده. آنکه چیزی را تجدید و تعمیر کند. ( فرهنگ فارسی معین ).
فرهنگ عمید
تازه ساز، تازه ساخته شده، عمارتی که تازه ساخته شده.
پیشنهاد کاربران
متضادش =کهن ساز. [ ک ُهََ / هَُ ] ( ن مف مرکب ) کهنه ساز. کهنه ساخته . که در زمان قدیم ساخته شده باشد. مقابل نوساز : تیغ نظامی که سرانداز شدکند نشد گرچه کهن ساز شد. نظامی .