کلمه جو
صفحه اصلی

سنجیدگی


مترادف سنجیدگی : متانت، وقار ، دانایی، فهمیدگی

متضاد سنجیدگی : ناسنجیدگی

فارسی به انگلیسی

deliberateness, soberness, judiciousness

مترادف و متضاد

متانت، وقار ≠ ناسنجیدگی


۱. متانت، وقار ≠ ناسنجیدگی
۲. دانایی، فهمیدگی ≠ ناسنجیدگی


فرهنگ فارسی

حالت و چگونگی سنجیده . یا پختگی

لغت نامه دهخدا

سنجیدگی. [ س َ دَ / دِ ] ( حامص ) حالت و چگونگی سنجیده. || پختگی. || وزنة. ( منتهی الارب ). رجوع به سنجیده و سنجیدن شود.

فرهنگ عمید

۱. سنجیده بودن.
۲. آزمودگی.


کلمات دیگر: