کلمه جو
صفحه اصلی

ازبه

فرهنگ فارسی

شتر که نشخوار نکند

← انجمن زنان بهبودیاب


لغت نامه دهخدا

( ازبة ) ازبة. [ اَ ب َ ] ( ع اِ ) شدت. قحط. ( منتهی الارب ).

ازبة. [ اَ زِ ب َ ] ( ع ص ) لاغر، چنانکه شتران ، یا شتر ماده ، یا شتران که نشخوار نکنند.

ازبة. [ اَ ب َ ] (ع اِ) شدت . قحط. (منتهی الارب ).


ازبة. [ اَ زِ ب َ ] (ع ص ) لاغر، چنانکه شتران ، یا شتر ماده ، یا شتران که نشخوار نکنند.


دانشنامه عمومی

ازبه نام رمانی از رضا امیرخانی نویسنده ایرانی است. وی این کتاب را در سال ۱۳۸۰ خورشیدی نوشته است. این رمان را انتشارات نیستان به چاپ رسانده است.
صفحه اطلاعات در وب گاه کتابخانه ملی
چاپ هفدهم رمان رضا امیرخانی در بازار
بررسی و تحلیل عناصر داستانی در رمان های رضا امیرخانی
ازبه در قالب دسته نامه های رد و بدل شده بین آدمهای گوناگونی نوشته شده است مانند کتاب بابالنگ دراز جین وبستر، با این تفاوت که آدمهای بیشتری در آن نقش دارند ماجرای اصلی این است که خلبان جانبازی بنام مرتضی مشکات که دو پای خود را از دست داده، بار دیگر می خواهد پرواز کند که با ممانعت همه مواجه می شود. اما دست آخر به کمک دوست خود رحیم میریان با شگردی جالب موفق به پرواز می شود ماجرای عاطفی دیگری هم همزمان با این جریانات شکل می گیرد.

فرهنگستان زبان و ادب

{WFS} [اعتیاد] ← انجمن زنان بهبودیاب


کلمات دیگر: