کلمه جو
صفحه اصلی

پس زمینه

فارسی به انگلیسی

backdrop, background

فرهنگ فارسی

[زبان‌شناسی] آنچه به صحنه‌آرایی و ایجاد موارد حاشیه‌ای در کنار پیام اصلی مربوط می‌شود [سینما و تلویزیون] معمولاً دورترین سطح نسبت به دوربین در هر نما یا صحنه [هنرهای تجسمی] عناصری تصویری که در ترکیب‌بندی کلی اثر، در عمق یا در پشت موضوع اصلی قرارداده شده باشند و از اهمیت کمتری نسبت به موضوع اصلی برخوردار باشند


دانشنامه عمومی

پس زمینه (نرم افزار). پوسته یاپس زمینه (به انگلیسی: Theme) در رایانه، بسته ای شامل نگاره های گرافیکی است که برای دگرگونی ظاهر یک نرم افزار (سیستم عامل، مدیر پنجره، میزکار و...) به کار می رود.
انگلیسی

دانشنامه آزاد فارسی

پس زمینه (Background)
(یا: زمینه). رنگی که کاراکترها و گرافیک ها بر روی آن نمایش داده می شوند نظیر یک پس زمینه سفید که کاراکترهای سیاه بر روی آن نمایش داده می شوند. ۲. رنگ ها، بافت های تصویری، الگوها و تصاویری که سطح روی دسکتاپ را تشکیل می دهند و معمولاً آیکون۱ ها، دکمه ها، خطوط حاوی منوهای مختلف و نوار ابزار بر روی آن قرار می گیرد. ۳. وضعیتی که طی آن، یک پنجره باز غیرفعال در یک محیط پنجره ای قرار گرفته است.

فرهنگستان زبان و ادب

{background} [زبان شناسی، سینما و تلویزیون، هنرهای تجسمی] [زبان شناسی] آنچه به صحنه آرایی و ایجاد موارد حاشیه ای در کنار پیام اصلی مربوط می شود [سینما و تلویزیون] معمولاً دورترین سطح نسبت به دوربین در هر نما یا صحنه [هنرهای تجسمی] عناصری تصویری که در ترکیب بندی ...

پیشنهاد کاربران

پس زمینه. ( زبان شناسی ) آنچه به صحنه آرائی و ایجاد موارد حاشیه ای در کنار پیام اصلی مربوط میشود. ( سینما، و غیره ) معمولاً دورترین سطح نسبت به دوربین در هر نما یا صحنه.
مترادف این واژه در زبان انگلیسی Background می باشد.

تصویر زمینه


پس زمینه ( Layout ) :[اصطلاح کازینو]سطح یک میز بازی که در آن بازیکنان می توانند شرط های خود را قرار دهند و در کازینوهای آنلاین مشابه سازی می شود.

با سلام
هر چیزی احتیاج به پس زمینه دارد
به زبان ساده اگر شما یک لیوان آب را داخل سینی می گزارید سینی پس زمینه شما بحساب م آید


کلمات دیگر: