مترادف محسوب شدن : شمرده شدن، به حساب آمدن، به شمار آمدن، قلمداد شدن، تلقی شدن
محسوب شدن
مترادف محسوب شدن : شمرده شدن، به حساب آمدن، به شمار آمدن، قلمداد شدن، تلقی شدن
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
شمرده شدن، بهحساب آمدن، به شمار آمدن
قلمداد شدن، تلقی شدن
۱. شمرده شدن، بهحساب آمدن، به شمار آمدن
۲. قلمداد شدن، تلقی شدن
فرهنگ فارسی
(مصدر ) بشمار آورده شدن بحساب در آمدن.
کلمات دیگر: