کلمه جو
صفحه اصلی

نورتاب


برابر پارسی : آباژور

فارسی به انگلیسی

bright

lampshade


فرهنگ فارسی

نور تابنده . نور افشان . تابناک . منبع نور و روشنی .

چراغی معمولاً پایه‌دار که سرپوشی برای تنظیم نور داشته باشد


لغت نامه دهخدا

نورتاب. ( نف مرکب ) نورتابنده. نورافشان. تابناک. منبع نور و روشنی :
خاک درِ توکه نورتاب است
سیبی به دو کرده آفتاب است.
خاقانی.

فرهنگ فارسی ساره

آباژور


فرهنگستان زبان و ادب

{abat-jour (fr. )} [عمومی] چراغی معمولاً پایه دار که سرپوشی برای تنظیم نور داشته باشد


کلمات دیگر: