مترادف نوبت زن : نقاره چی، نوبتی
نوبت زن
مترادف نوبت زن : نقاره چی، نوبتی
فرهنگ فارسی
نقاره چی ٠ نوبتی ٠ کسی که طبل می زند ٠ که نوبت می نوازد ٠
لغت نامه دهخدا
نوبت زن. [ ن َ / نُو ب َ زَ ] ( نف مرکب ) نقاره چی. نوبتی. ( آنندراج ). کسی که طبل می زند. ( ناظم الاطباء ). که نوبت می نوازد :
نوبت زن صبح را چه افتاد
کز کوس و دهل نمی کند یاد.
جرس دار زنگی بجنباند زنگ.
ز غلغل سر آسمان کرد باز.
نوبت زن صبح را چه افتاد
کز کوس و دهل نمی کند یاد.
نظامی.
چو نوبت زن شاه زد کوس جنگ جرس دار زنگی بجنباند زنگ.
نظامی.
چو نوبت زنت گشت نوبت نوازز غلغل سر آسمان کرد باز.
امیرخسرو ( آنندراج ).
کلمات دیگر: