کلمه جو
صفحه اصلی

نکته گیر


مترادف نکته گیر : خرده گیر، منتقد، ناقد، نقاد، نکته سنج

فارسی به انگلیسی

caviller, critic

critic


مترادف و متضاد

prig (اسم)
ادم خودنما، دله دزد، ایرادگیر، شخص منفور، نکته گیر

خرده‌گیر، منتقد، ناقد، نقاد، نکته‌سنج


فرهنگ فارسی

( صفت ) ایراد گیرنده معترض .

لغت نامه دهخدا

نکته گیر. [ ن ُ ت َ / ت ِ ] ( نف مرکب ) عیب گیر. ( آنندراج ). اعتراض کننده. ( ناظم الاطباء ). ایرادگیرنده. معترض. ( فرهنگ فارسی معین ). خرده گیر. ناقد. نقاد :
نکته گیری به کار نکته شگفت
بر حدیثی هزار نکته گرفت.
نظامی.

فرهنگ عمید

ایرادگیر، اعتراض کننده.


کلمات دیگر: