کلمه جو
صفحه اصلی

چقان

فرهنگ فارسی

مولف مر آت البلدان نویسد : (( یکی از قرای خبوشانست که مشتمل بر چهارمزرعه است و رودخانه ای دارد که به رود اترک میریزد و زراعت دیمی آن در اطراف قلعه کشت میشود . ) )

لغت نامه دهخدا

چقان. [ چ َ ] ( اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «یکی از قرای خبوشان است که مشتمل بر چهار مزرعه است و رودخانه ای دارد که به رود اترک می ریزد و زراعت دیمی آن در اطراف قلعه کشت میشود. این آبادی دویست خانوار سکنه دارد که بسیاری از افراد آنها تفنگچی هستند». ( از مرآت البلدان چ دانشگاه تهران ص 2232 ).

پیشنهاد کاربران

ب ترکی یعنی چشم چپ، ب اونی ک چشمش چپه میگن، معنی کلیش مسخره کردن میده کسیو مسخره کردن تیکه انداختن


کلمات دیگر: