کلمه جو
صفحه اصلی

حسرت امیز

فارسی به انگلیسی

languishing, wistful, languishing, wistfully

پیشنهاد کاربران

حسرت خورد
حسرت

آمیخته شده با حسرت

امیخته شده به حسرت

حسرت خوردن

امیخته شدن کاری یا چیزی به حسرت

حسرت امیز
حسرت خوردن به چیزی

حسرت آمیز : چیزی که به آن حسرت می خوریم

معنی حسرت امیز:حسرت خوردن ، یه جورایی هم میشه گفت جوش زدن

حسرت خوردن به کاری که نتوانست انجام دهد

حسرت چیزی را خوردن

آمیخته شده ب حسرت یا با حسرت آمیخته شده

یعنی کسی که مثلا حسوده مثلا من این عروسک را میخوام من مثل اون عروسک این معنیش میشه

حسرت اور


معنی :چیز هایی که با حسرت و غم همراه است


چیزی که با حسرت و اندوه همراه است

آمیخته شده به حسرت خوردن

حسرت امیز= حسرت اور ، حسود بودن ، جوش زدن 😎😎😎

آمیخته شدن کاری با حسرت


کلمات دیگر: