کلمه جو
صفحه اصلی

نتق

فرهنگ فارسی

بر کشیدن دلو را از چاه یا بر کندن .

لغت نامه دهخدا

نتق. [ ن َ ] ( ع مص ) برکشیدن دلو را از چاه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). کشیدن دلو بزرگ از چاه. ( تاج المصادر بیهقی ). || برکندن. ( ترجمان علامه جرجانی ص 98 ) ( زوزنی ) ( فرهنگ خطی ). || جنبانیدن. ( منتهی الارب )( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). حرکت دادن. تکان دادن. ( از معجم متن اللغة ). قوله تعالی : و اذ نتقنا الجبل ( قرآن 171/7 )؛ ای زعزعناه. || تکان دادن و ناراحت ساختن چارپا و مرکب ، سوار خود را. ( از المنجد ). || فشاندن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). افشاندن چیزی را. ( از ناظم الاطباء ). || گستردن. ( از اقرب الموارد ). || بسیاربچه شدن زن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). زیاد شدن بچه زن یا ناقه. ( از المنجد ). || پوست باز کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( تاج المصادر بیهقی ). باز کردن و برکندن پوست. ( از ناظم الاطباء ). پوست کندن. سلخ. ( از المنجد ). || فتق. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || سخن گفتن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). || در تداول عامه ، قی ٔ. ( از المنجد ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی نَتَقْنَا: کـَندیم - بیرون کشیدیم - ریشه کن کردیم(کلمه "نتق" بمعنای از ریشه کشیدن و بیرون کردن است)
تکرار در قرآن: ۱(بار)
کندن چیزی از ریشه‏اش. چنانکه در مجمع از ابوعبیده نقل شده، به قولی در اصل به معنی رفع و بلند کردن است، به زن ناتق گویند که فرزندان خویش را بلند می‏کند و به قول بعضی اصل آن جذب است ولی رفع مورد تصدیق قرآن است زیرا گاهی در مورد نتق «رفع» بکار رفته چنانکه خواهد آمد . آنگاه که کوه را بالای آنها بلند کردیم گویی سایبان است، گمان کردند که بر آنها خواهد افتاد، گفتیم: آنچه را که از احکام و کتاب داده‏ایم جدی بگیرید... از این آیه روشن می‏شود که از جمله معجزات موسی «علیه‏السلام»آن بود که کوه بالای سر بنی اسرائیل قرار گرفت و همچون سایبان بر آنها سایه افکند تا بوسیله دیدن آن معجزه دردین خویش عامل و راسخ باشند نظیر این است آیه . . ایضا . در المنار ذیل آیه 63 بقره از محمد عبده نقل می‏کند: که او در تفسیر آیه از مفسران پیروی کرد و قبول نمود که آن معجزه‏ای بوده از معجزات موسی «علیه‏السلام». ولی معلوم نیست رشیدرضا چرا در این آیه و آیه «نَتَفْنَا الْجَبَلَ» از حمل بظاهر ترسیده و احتمال داده که کوه زلزله کرده و خیال کرده‏اند که به سرشان خواهد افتاد و گفته سایبان بلند شده باشد بلکه اگر در کنار کوه باشند نیز سایه آنها را احاطه کرده و سایبان صدق خواهد نمود. به نظر می‏آید از غربی‏ها ترسیده باشد حال آنکه در بنی اسرائیل اینگونه چیزها کم نبوده از قبیل مارشدن عصا، شکافتن دریا، شکافتن سنگ و غیره. ناگفته نماند: ظهور آیه که چهار بار در آیات مکرر شده است نشان می‏دهد که بالارفتن کوه برای اجبار به ایمان نبوده بلکه برای نشان دادن عظمت و قدرت خدا و تشویق آنها به ایمان و عمل بوده است‏وگرنه با آیه . جور نخواهد آمد و ادعای آنکه نفی اکراه فقط در اسلام است قابل قبول نیست. این لفظ تنها یکبار در قرآن مجید بکار رفته است.

واژه نامه بختیاریکا

( نُتُق ) نطق؛ حرف؛ صحبت


کلمات دیگر: