واهشتن
فارسی به انگلیسی
لغت نامه دهخدا
واهشتن. [هَِ ت َ ] ( مص مرکب ) وانهادن. واگذاشتن :
گفت این جهان به جهانیان واهشتیم و آن جهان به بهشتیان. ( تذکرة الاولیاء عطار ).
گفت این جهان به جهانیان واهشتیم و آن جهان به بهشتیان. ( تذکرة الاولیاء عطار ).
گویش مازنی
/vaa hoshten/ گرفتگی عضله ی کمر & ترک کردن – رها کردن – بجا گذاردن
گرفتگی عضله ی کمر
ترک کردن – رها کردن – بجا گذاردن
کلمات دیگر: