خوردگی یک فلز به دلیل اتصال الکتریکی آن با یک فلز نجیبتر، در یک برقکاف
خوردگی دوفلزی
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
{bimetallic corrosion, galvanic corrosion, displacement corrosion} [خوردگی] خوردگی یک فلز به دلیل اتصال الکتریکی آن با یک فلز نجیب تر، در یک برق کاف
کلمات دیگر: