کلمه جو
صفحه اصلی

برف خوره

فرهنگ فارسی

تگرگ های بسیار ریز که گاه گاه در آخر زمستان بارد و این تگرگ ها در وزن میانه تگرگ و برف است .

1. هر باد گرمی که بر روی سطح برف می‌وزد 2. مِه روی سطح برف


لغت نامه دهخدا

برف خوره. [ ب َ خوَ / خ ُ رَ / رِ ]( اِ مرکب ) تگرگ های بسیار ریز که گاه گاه در آخر زمستان بارد. و این تگرگ ها در وزن میانه تگرگ و برف است. دانه های خرد و مدور که زمستان بارد و این دانه ها خردتر از تگرگ است و آبدار نیست. و گویند برف گسترده یا توده کرده بر زمین را ذوب کند. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگستان زبان و ادب

{snow eater} [علوم جَوّ] 1. هر باد گرمی که بر روی سطح برف می وزد 2. مِه روی سطح برف


کلمات دیگر: