کلمه جو
صفحه اصلی

برگشت پذیر

فارسی به انگلیسی

reversible, revocable, resilient

revocable


resilient


مترادف و متضاد

reversible (صفت)
دو رو، برگرداندنی، برگشت پذیر، پشت و رو کردنی، لغو کردنی، قابل نقض

فرهنگ فارسی

برگشت پذیرنده آنچه ممکن است برگشت کند .

[شیمی] ویژگی فرایندی که توانایی برگشت داشته باشد [فیزیک]‌ ویژگی فرایندهایی که می‌توان آنها را با تغییر بسیار کوچک شرایط خارجی وارونه کرد


لغت نامه دهخدا

برگشت پذیر. [ ب َ گ َ پ َ ] ( نف مرکب ) برگشت پذیرنده. آنچه ممکن است برگشت کند. اعاده پذیر. ارجاع پذیر: اعتبار برگشت پذیر.

فرهنگستان زبان و ادب

{reversible} [شیمی، فیزیک] [شیمی] ویژگی فرایندی که توانایی برگشت داشته باشد [فیزیک] ویژگی فرایندهایی که می توان آنها را با تغییر بسیار کوچک شرایط خارجی وارونه کرد

پیشنهاد کاربران

واگشت، دو سویه، ریورسیبل


کلمات دیگر: