کلمه جو
صفحه اصلی

رافعه

عربی به فارسی

ماهيخوار بزرگ وابي رنگ , جرثقيل , باجرثقيل بلند کردن ياتکان دادن , درازکردن (گردن) , بالا بردن , بلند کردن , بر افراشتن , عمل بالا بردن , عمل کشيدن , مقدار کشش , خرک(براي بالا بردن چرخ) جک اتومبيل , سرباز , جک زدن


فرهنگ اسم ها

اسم: رافعه (دختر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: rāfe‛e) (فارسی: رافعه) (انگلیسی: rafee)
معنی: مؤنث رافع بالا برنده، اوج دهنده، ( مؤنث رافع )، رفع کننده، از میان برنده و نابود کننده، دادخواه و شاکی، برپا دارنده، بلند کننده، آورنده و رساننده

فرهنگ فارسی

تانیث رافع جرثقیل

لغت نامه دهخدا

رافعة. [ ف ِ ع َ ] (ع ص ) تأنیث رافع. رجوع به رافع شود. || (در اصطلاح دستور زبان عرب ) که رفعدهد. که در کلمه سبب رفع شود. || (اِ) جرثقیل . (از المنجد). رجوع به جرثقیل و جراثقال شود.


( رافعة ) رافعة. [ ف ِ ع َ ] ( ع ص ) تأنیث رافع. رجوع به رافع شود. || ( در اصطلاح دستور زبان عرب ) که رفعدهد. که در کلمه سبب رفع شود. || ( اِ ) جرثقیل. ( از المنجد ). رجوع به جرثقیل و جراثقال شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی رَّافِعَةٌ: بالا برنده
ریشه کلمه:
رفع (۲۹ بار)

رستاخیز «رافعه» است; چرا که به خدا سوگند اولیاء الله را به بهشت بالا می برد.

پیشنهاد کاربران

رافعه : ( عربی ) ( مؤنث رافع ) 1 - رفع کننده؛ 2 - از میان برنده و نابود کننده؛ 3 - دادخواه و شاکی؛ 4 - برپا دارنده، بلند کننده؛ 5 - آورنده و رساننده.

اسم رافعه موردتاییدثبت احوال کشور برای نامگذاری دختراست .


کلمات دیگر: