تپه کوچک , برامدگي در سطح صاف , پشته , گريوه , پرندک
رابیه
عربی به فارسی
فرهنگ فارسی
فیلسوف فرانسه در برژراک متولد شد شاگرد دانشسرای عالی بود در ۱۸۶۹ در فن فلسفه آگرژه شد سپس درمون توبان درتور بتدریس فلسفه پرداخت و سرانجام در مدرس. شارلمان پاریس از ۱۸۸۸ - ۱۸۷۱ بتدریس فلسفه مشغول شد .
لغت نامه دهخدا
رابیة. [ ی َ ] (ع اِ) بلندی . پشته . و زمین بلند. (غیاث اللغات ). || (ص ) فزونی . قال اﷲ تعالی : فاخدهم اخذة رابیة (قرآن 10/69)؛ ای زایدة شدیدة. (آنندراج ) (منتهی الارب ).
رابیه . [ ی ِ ] (اِخ ) فیلسوف فرانسوی . در برژراک متولد شد شاگرد دانشسرای عالی بود. در 1869 م . در فن فلسفه آگرژه شد سپس در مون توبان در تور بتدریس فلسفه پرداخت و سرانجام در مدرسه ٔ شارلمان پاریس از (1871 - 1888 م .) بتدریس فلسفه مشغول شد.
( رابیة ) رابیة. [ ی َ ] ( ع اِ ) بلندی. پشته. و زمین بلند. ( غیاث اللغات ). || ( ص ) فزونی. قال اﷲ تعالی : فاخدهم اخذة رابیة ( قرآن 10/69 )؛ ای زایدة شدیدة. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ).
رابیه. [ ی ِ ] ( اِخ ) فیلسوف فرانسوی. در برژراک متولد شد شاگرد دانشسرای عالی بود. در 1869 م. در فن فلسفه آگرژه شد سپس در مون توبان در تور بتدریس فلسفه پرداخت و سرانجام در مدرسه شارلمان پاریس از ( 1871 - 1888 م. ) بتدریس فلسفه مشغول شد.
رابیه. [ ی ِ ] ( اِخ ) فیلسوف فرانسوی. در برژراک متولد شد شاگرد دانشسرای عالی بود. در 1869 م. در فن فلسفه آگرژه شد سپس در مون توبان در تور بتدریس فلسفه پرداخت و سرانجام در مدرسه شارلمان پاریس از ( 1871 - 1888 م. ) بتدریس فلسفه مشغول شد.
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی رَّابِیَةً: شدید (از مصدر رباء به معنی زیاده است )
ریشه کلمه:
ربو (۲۰ بار)
«رابِیَة» و «ربا» از یک ماده است، و به معنای افزایش و اضافه است، و در اینجا، منظور عذابی است بسیار سخت و شدید.
ریشه کلمه:
ربو (۲۰ بار)
«رابِیَة» و «ربا» از یک ماده است، و به معنای افزایش و اضافه است، و در اینجا، منظور عذابی است بسیار سخت و شدید.
wikialkb: رَابِیَة
پیشنهاد کاربران
بلند، فزاینده نعمت
کلمات دیگر: