کلمه جو
صفحه اصلی

کردی خوردی

فرهنگ فارسی

در تداول عامه بی پس انداز که از حاصل کار تنها معاش گذزاند و پس انداز نتواند کرد.

لغت نامه دهخدا

کردی خوردی. [ک ِ خوَرْ / خُرْ ] ( ص مرکب ) در تداول عامه ، بی پس انداز که از حاصل کار تنها معاش گذراند و پس انداز نتواند کرد. ( یادداشت مؤلف ). کسب و کاری که درآمد آن معادل مخارجش باشد و چیزی برای پس انداز یا به صورت درآمد نداشته باشد. ( فرهنگ عامیانه جمال زاده ص 118 ).
- کردی خوردی زندگانی کردن ؛ تنها به اندازه خرج به دست کردن و ذخیره و پس انداز نداشتن. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به کرد و خورد شود.


کلمات دیگر: