کلمه جو
صفحه اصلی

گلیم شوی

فرهنگ فارسی

( گلیم شو ی ) ۱ - ( صفت ) کسی که گلیم و پلاس شوید . ۲ - ( اسم ) گیاهی است از تیر. قرنفلیان که پایا و علفی است و گلهایش سفید میباشد. ریشه های این گیاه جهت شستشوی پشمها و پارچه های آغشته بچربی بکار میرود کندس کندش بیخ گازران صابون الثیاب عرق الحلاوه .

لغت نامه دهخدا

گلیم شوی. [ گ ِ ] ( نف مرکب ) شخصی که گلیم و پلاس میشوید. ( برهان ) ( آنندراج ).

گلیم شوی. [ گ ِ ] ( اِ مرکب ) بیخ خاری باشد که گل آنرا آذرگون خوانند و آن بیخ را چوبک اشنان گویند بدان چیزها شویند، خصوصاً پشم را بغایت پاکیزه سازد. و بعضی از مشایخ محاسن را نیز بدان شویند. ( برهان ) ( آنندراج ). اسم فارسی آذریون است. ( تحفه حکیم مؤمن ). || بعضی گویند بیخ زعفران است. ( برهان ) ( آنندراج ).

گلیم شوی . [ گ ِ ] (اِ مرکب ) بیخ خاری باشد که گل آنرا آذرگون خوانند و آن بیخ را چوبک اشنان گویند بدان چیزها شویند، خصوصاً پشم را بغایت پاکیزه سازد. و بعضی از مشایخ محاسن را نیز بدان شویند. (برهان ) (آنندراج ). اسم فارسی آذریون است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). || بعضی گویند بیخ زعفران است . (برهان ) (آنندراج ).


گلیم شوی . [ گ ِ ] (نف مرکب ) شخصی که گلیم و پلاس میشوید. (برهان ) (آنندراج ).



کلمات دیگر: