کلمه جو
صفحه اصلی

رکی

فارسی به انگلیسی

honesty, curtness

curtness, honesty


فرهنگ فارسی

پیه زود گداز و از آنست مثل : شحمه الرکی یضرب لمن لا یعینک فی الحاجات

لغت نامه دهخدا

رکی.[ رَ کی ی ] ( ع ص ) ضعیف و سست. گویند: هذا الامر ارکی من ذاک ؛ یعنی سست و ضعیف تر است از آن. ( منتهی الارب ). ضعیف و سست. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). ضعیف. ( اقرب الموارد ). || ( اِ ) ج ِ رَکیَّة. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). ج ِ رکیة به معنی چاهها. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). رجوع به رکیة شود.

رکی. [ رُک ْ کا ] ( ع اِ ) پیه زودگداز و از آن است مثل : شحمة الرکی ؛ یضرب لمن لایعینک فی الحاجات. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

رکی . [ رُک ْ کا ] (ع اِ) پیه زودگداز و از آن است مثل : شحمة الرکی ؛ یضرب لمن لایعینک فی الحاجات . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).


رکی .[ رَ کی ی ] (ع ص ) ضعیف و سست . گویند: هذا الامر ارکی من ذاک ؛ یعنی سست و ضعیف تر است از آن . (منتهی الارب ). ضعیف و سست . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ضعیف . (اقرب الموارد). || (اِ) ج ِ رَکیَّة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ج ِ رکیة به معنی چاهها. (آنندراج ) (غیاث اللغات ). رجوع به رکیة شود.


دانشنامه عمومی

رکی (بهمئی)، روستایی از توابع بخش بهمئی گرمسیری شهرستان بهمئی در استان کهگیلویه و بویراحمد ایران است.
این روستا در دهستان بهمئی گرمسیری شمالی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۰۳ نفر (۳۶خانوار) بوده است.

گویش مازنی

/reki/ نیم روی هم زده - وسیله ای برای تمیز کردن ته دیگ

۱نیم روی هم زده ۲وسیله ای برای تمیز کردن ته دیگ



کلمات دیگر: