روشو . روشوی . سفید آب که به گرده های کوچک بود . سفید آب چون قرص کرده .
روشور
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
روشور. ( اِ مرکب ) اصطلاح عامیانه ، روشو. روشوی. سفیدآب که به گرده های کوچک بود. سفیدآب چون قرص کرده. سفیدآب. گل سفیدآب. قرص سفیدآب که به روی و تن مالند تا شوخ و چرک آسانتر رود و بیشتر در حمامها استعمال دارد. ( یادداشت مؤلف ).
گویش مازنی
/roo shoor/ سفید آب مخصوص حمام
سفید آب مخصوص حمام
پیشنهاد کاربران
نوش آفرین. نوش دارو. نوش جان. نیش نیشخند. نوشور. . . کلمات تورکی هستند.
کلمات دیگر: