کلمه جو
صفحه اصلی

تخم گذاری

فارسی به انگلیسی

laying eggs, oviposition


فرهنگ فارسی

۱- تخم گذاشتن بیضه نهادن . ۲- دوران تخم گذاشتن مرغان و پرندگان .

لغت نامه دهخدا

تخم گذاری. [ ت ُ گ ُ ] ( حامص مرکب ) عمل تخم گذاشتن مرغان و حشرات و ماهیان و دیگر جانوران تخم گذار: هنوز فصل تخم گذاری مرغان آبی فرانرسیده است.

دانشنامه عمومی

تخم گذاری روشی در تولید مثل جانوران است که در آن جانور، فرزند خود را توسط گذاشتن تخم به دنیا می آورد. در این روش، هیچ رویانی در بدن مادر پدید نمی آید، یا آنکه بسیار جزئی شکل می گیرد. ماهیان، دوزیستان، خزندگان، همه پرندگان، تعداد اندکی از پستانداران (تک سوراخیان)، بیشتر حشره ها، بعضی نرم تنان، و عنکبوتیان از این روش برای تولید مثل بهره می گیرند.
بیشتر حشره ها تخم گذار هستند. ماده تخم های خود را در مکانی امن می گذارد و سپس مراقبتی از آن ها به عمل نمی آید. با این حال، در بعضی گونه های حشرات، همچون گوش خیزک های ماده، مادر در کنار تخم های خود می ماند و از آن ها مراقبت می کند تا بچه ها سر از تخم در آورند.
نزدیک به ۹۶ درصد همهٔ ماهیان تخم گذار هستند و تخم هایشان پس از گذاشته شدن، بارور می شوند. تخم های این گروه از جانوران تنوع بسیار بالایی دارند و چه از دیدگاه ریختی و چه فیزیولوژیکی دارای انواع گوناگون هستند. تخم ها به دو صورت شناور در آب یا چسبنده به یک سطح (شناور یا ثابت) گذاشته می شوند و ماهی پس از به دنیا آمدن تا مدتی از مواد باقی مانده در تخمش بهره می گیرد تا پس از آن به خوردن پلانکتون ها بپردازد. بعض ماهیان تعدا بسیار زیادی تخم می گذارند تا در نهایت شانس زنده ماندن تعداد اندکی از آن ها وجود داشته باشد. برای نمونه، خورشید ماهی اقیانوسی (Mola mola) در هر بار بیش از ۳۰۰ میلیون تخم می گذارد.

دانشنامه آزاد فارسی

تُخم گُذاری (oviparous)
روش تولیدمثل در جانورانی که ماده آن ها تخم می گذارد. و برخلاف جانوران زنده زا و بچه زا، تخم در خارج از بدن ماده تکوین می یابد. این حالت متداول ترین شکل تولیدمثل است.


کلمات دیگر: