احجیه است در وزن و معنی
القیه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( القیة ) القیة. [ اُ قی ی َ ] ( ع اِ ) احجیه است در وزن و معنی. ( از منتهی الارب ). چیستان و لغز. ( آنندراج ). معمی. مسائل دشواری که مطرح میشود. ( از اقرب الموارد ). بُردَک. ( مهذب الاسماء ). ج ، اَلاقی . ( مهذب الاسماء ) ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || شدت و سختی. ( منتهی الارب ). در اقرب الموارد به این معنی بصورت جمع آمده است ،یقال : لقی منه الألاقی ، و لقی الاقی من شر - انتهی.
القیة. [ اُ قی ی َ ] (ع اِ) احجیه است در وزن و معنی . (از منتهی الارب ). چیستان و لغز. (آنندراج ). معمی . مسائل دشواری که مطرح میشود. (از اقرب الموارد). بُردَک . (مهذب الاسماء). ج ، اَلاقی ّ. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || شدت و سختی . (منتهی الارب ). در اقرب الموارد به این معنی بصورت جمع آمده است ،یقال : لقی منه الألاقی ، و لقی الاقی من شر - انتهی .
کلمات دیگر: