۱ - ( اسم ) مونث منقوط : [ حروف منقوطه ] ۲ - یکی از اقسام طرح است .
منقوطه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( منقوطة ) منقوطة. [ م َ طَ ] ( ع ص ) تأنیث منقوط. نقطه دار. معجمه. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). رجوع به منقوط شود.
- حروف منقوطه ؛ حرفها که نقطه دارند، چون خاء و زاء و غیره. مقابل مهمله حرفها که نقطه ندارند مانند حاء و راء. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
- حروف منقوطه ؛ حرفها که نقطه دارند، چون خاء و زاء و غیره. مقابل مهمله حرفها که نقطه ندارند مانند حاء و راء. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
منقوطة. [ م َ طَ ] (ع ص ) تأنیث منقوط. نقطه دار. معجمه . (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به منقوط شود.
- حروف منقوطه ؛ حرفها که نقطه دارند، چون خاء و زاء و غیره . مقابل مهمله حرفها که نقطه ندارند مانند حاء و راء. (یادداشت مرحوم دهخدا).
کلمات دیگر: